شهری از مهدی اخوان ثالث با صدای خود شاعر : لحظه ی دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام، مستم باز میلرزد دلم ، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های ! نخراشی به غفلت صورتم را ، تیغ! های! نپریشی صفای زلفکم را دست وآبرویم را نریزی، دل، ای نخورده مست لحظه ی دیدار نزدیک است