خرسواری از راهی می گذشت خرگوشی از جلویش درامد خر افتاد و جل وارو شد خر سوار به زمین افتاد مردک شروع کرد به کوبیدن جل ، رهگذری گفت چرا جل را می کوبی ؟ مرد خر سوار گفت : خر از خرگوش ترسید رم خورد جل وارو شد و من به زمین افتادم حالا خر از دستم در رفته و از جل قصاص می گیرم